درگذشتههای دور ودر مناسبتهای مختلف جوانان -نوجوانان وبزرگسالان بازیهای بومی-محلی وسنتهایی را انجام میدادند که بعضی از انها درحال انقراض وفراموشی میباشد.:مثل:چش گلیزوگ (یا همان چشم قایم بازی).به اینصورت بود که محلی را بعنوان مرکز انتخاب میکردند .مثل تنه درختی-درب یا دیواری وپنج یا شش نفر نوجوان یک گروه را تشکیل میداند یکنفر از انها چشمان خود را میبست وتا بیست میشمرد .در این فاصله بقیه تلاش میکردند جایی را برای قایم شدن انتخاب کنند .وقتی شمارش او به پایان میرسید باید میگشت وتک تک انها را پیدا کرده ودنبال کند تا دستی به انها برساند .اگر موفق نمیشد ببیندشان وست بزندانشخص خود را به محلی که از قبل انتخاب شده بود برساند وفریاد بزند دووز---در اخر هرکدام دیده میشد ودست فرد چشم گذاشته به او میخورد بازنده محسوب میشد ونوبت او بودتا چشم بگیرد واین بازی ساعتها یه این شکل ادامه مییافت تا خسته شوند یا هوا تاریک شود .این بازی چون جنب وجوش زیادی داشت انها را ورزیده ودونده میکرد ورحیه شادی را داشتند.
2-دومین بازی هفت سنگ نام داشت .همانطور که از نامانپیداست 7عدد سنگ پهن کوچک را روی هم میچیدند ودر دو گروه سه یا چهار نفره ویک توپ گروه اول قایم میشد وبا شمارش یک تا ده گروه دوم تلاش میکردند انها را پیداکرده ودستی به بدن انها بزنند.(قبل از قایم شدن یکنفر از گروه در فاضله ده متری میایستاد وتوپ را به هفت عدد سنگی را که روی هم قرار داده بودند میزدتابریزدوبه محض ریختن سنگها گروه اول فرار میکرد وقایم میشد.)گروه اول که قایم شده بود سعی میکرد با فرار از دست گروه دوم خود را به سنگها برساند وری هم بچیند . چون یکنفر از گروه دوم تلاش میکرد توپ را به اوبزند واو باید از دستش فرار کند لذا حتی اگر موفق میشد یک سنگ هم روی سنگ بگذارد قبول بود بازی ادامه داشت تا همه سنگها روی هم قرار گیرد.وهر کدام ازبازی کنان توپ به انها میخورد از باز خارج وبقیه بازی کنان ادامه میداند.درپایان تیم بازنده باید فرار میکرد وتیم برنده مواظب بود موفق نشوند سنگها را بچینند.این بازی هم از جنب وجوش زیادی برخوردار بود وبسیار شاد ومفرح بود.
3-کامست. این بازی را بیشتر جوانان انجام میدادند .به این صورت که زمینی صاف ومسطح را انتخاب میکردند وبه شکل مربعی 10-در دورانرا با گچ خط کشی میکردند وخطی هم دقیقا وسطان.بازی کنان در دوتیم 7 نفره وبا یار کشی انتخاب میشدندوبا شیرو خط مشخص میشد شروع کننده بازی کدام گروه باشد.هرکدام از بازی کنان که فرز تر وزرنگتر بود ونشانه گیری خوبی هم داشت بازی را شروع میکرد وتوپ را به طرف زمین مقابل با قدرت پرت میکرد تا به یکی از بازی کنان مقابل برخورد کند .هرکدام توپ به انها میخوردباید از زمین خارج شوند .بازی ادامه پیدا میکرد تا درزمین از هر طرف یکنفر باقی بماند توپ رایاباید میگرفت ویا باید سعی کند توپ به او برخورد نکند.اخرین نفر که بازنده میشد یعنی توپ به اومیخورد ونمیتوانست بگیرد میشد تیم بازنده.وبعد زمین بازی عوض میشد بازی ادامه مییافت تاتاریک شدن هواواینکه در اخر هر تیم چند بار باخته .بیشترین برد میشد تیم برنده.انقدر محو بازی میشدیم که متوجه گذشت زمان وتاریکی هوا نمیشدیم.هوای صاف وپاک بدون هیچ گونه الودگی.غذای سالم فعالیت روزانه =میشد با بدن سالم وورزیده
4-بیز بستن وبیز خوردن.(به عبارتی همان تاب خوردن وشادی کردن )این سرگرمیبیشتر درعیدها ومناسبتهای شاد پسران ودختران در گروههای جداگانه وانتخاب درختی قطور با شاخههای محکم وبلندبه شادی ولذت یازی کمک بیشتری میکرد
دوشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۹ - 10:49 - رضایی -
بازیهای بومی محلی وسنت های قدیمی در بیداخویدخاطرهای از علی لطفی
کامپیوتر رزبری پای Pi ۴۰۰ معرفی شد: وایفای دو بانده ۸۰۲.۱۱ و درگاه اترنت یک گیگابیتوایت نویسنده کتاب خاطرات شهید زنگی آبادی از ظهور دوباره شهید پس از شهادتش/ عجیب ترین خاطره از شهید دوران دفاع مقدس
ورزش در بیداخویدتعداد صفحات : 0